قرآن در بیانات مقام معظم رهبری و امام(ره)
من فقط این توصیه را بکنم: گاهی اوقات حقیقتاً ـ نه زبانی ـ از دل، شما را تمجید و تحسین میکنیم، معنای این تحسین، این نیست که شما بهتر از اینکه هستید، نمیتوانید بشوید. ترس بنده همه اش از این است که شما خیال کنید اینجایی که رسیده اید، این پله آخر است؛ این پله آخر نیست. نباید توقف بکنید؛ باید به جلو حرکت کنید؛ باید پیش بروید و روزبه روز بهتر بخوانید و بهتر بشوید که این ممکن است. البته این به ترتیباتی از لحاظ تعلیم و کانونهای قرآنی احتیاج دارد و این دوستانی که دست اندرکار این مسائل هستند، بایستی مقدمات را فراهم کنند و صدا و سیما هم بایستی کمک بکند ترویج فرهنگ قرآنی در کلام رهبری
راههای ترویج توسعه فرهنگ قرآن کریممهمترین راههای ترویج توسعه فرهنگ و معارف نورانی قرآن کریم عبارتند از:
- استفاده از نماد منبر؛استفاده از مطبوعات؛ تشکلیابی جامعه قاریان-حافظان.
- گسترش ترجمهی صحیح از قرآن؛احترام قهرمانان قرآنی؛مهندسی رفتار قرآنی.
- جهتگیری مطلوب سازمان اوقاف-امور خیریه؛گسترش مسابقات قرآنی.
- محور قرار دادن معارف-هدایت قرآنی در مباحث-تحقیقات علمی.
استفاده از نماد منبر:
دأب فکر من این است که میخواهیم در جامعه ما کاری بشود که برای قراء قرآن منبر بگذاریم و همچنان که الان وعاظ منبر میروند،قاریان قرآن هم منبر بروند-مثلا نیم ساعت قرآن بخوانند و مردم آن زلال کلام الهی را مستقیم از او بشنوند... (۱)
شما[قاریان]باید بتوانید در یک مجلس بالای منبر بروید-آیات قرآن را بخوانید-مردم با شنیدن این آیات اشک بریزند.ما این را میخواهیم.اگر شما میخواهید این کار را بکنید باید بتوانید با صوت(قرآنی)مجلس را جذب کنید.این آداب-فنونی دارد.(۲)
استفاده از مطبوعات:
اگر شما این(مجلات)را منتشر کنید،از جهت این که جبران عقب ماندگی را تا حدودی میکند،خوب است-از جهت دیگر هم کار مناسبی است که جوانهای ما با معارف و هدایتهای قرآن کریم-لطایف آیات آن،یک مقدار عمیقتر آشنا بشوند که این هم بسیار سودمند-لازم است.از جمله چیزهایی که به نظر من در چنین(مجلات)باید وجود داشته باشد، برداشتهای شیوایی است که انسانهای با ذوق مأنوس با قرآن از تعبیرات قرآنی پیدا میکنند. چون اگر کسی با ذوق هم باشد،ولی مأنوس با قرآن نباشد،این برداشتها را پیدا نخواهد کرد، همان طور که اگر انس هم داشته باشد امّا دارای ذوق-قریحهی جامع الاطرافی،از لحاظ زبان و از لحاظ معارف نباشد،باز هم این برداشتها را پیدا نخواهد کرد،به نظر من بایستی این برداشتها را هر جا دیدید،جمع کنید-در این (مجلات)بگنجانید،که جوانها استفاده کنند.(۳)
تشکلیابی جامعهی قاریان، حافظان :
اگر بخواهیم همه مردم در سطح متوسط قرار بگیرند،باید تعدادی در سطح عالی...داشته باشیم.خاصیت بهترینها این است که متوسطین را به طرف خودشان میکشند-به جلو میبرند به همین دلیل است که قاریان قرآن-خوش خوانان و حافظان-متبحران در قرآن،باید روز به روز بیشتر-بهتر شوند،هم کمیتشان زیاد شود-هم کیفیت آنها بهتر شود.
قرآن در بیانات امام(ره)
اخلاق قرآنی
امام خمینی : اگر خودتان را تصفیه کردید ، اگر نفس خودتان را تطهیر کردید ، اگر اعمال خودتان را با قرآن کریم وفق دادید ، اگر اخلاق خودتان را اخلاق قرآن کریم کردید ، اگر نفس خودتان را تصفیه کردید باکی از هیچ چیزی نداشته باشید .
توسعه و ترویج فعالیت های قرآنی کشوراز منظر امام خمینی(ره )
مهجوریت قرآن و راههای رهایی از آن
اکنون ببیینم چه گذشته است بر کتاب خدا، این ودیعه الهی و ماترک پیامبر اسلام - صلی الله علیه و آله و سلم. مسایل اسف انگیزی که باید برای آنها خون گریه کرد، پس از شهادت حضرت علی شروع شده است. خودخواهان و طاغوتیان، قرآن کریم را وسیلهای کردند برای حکومتهای ضد قرآنی و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را با بهانههای مختلف و توطیههای از پیش تهیه شده آنان را عقب زده و با قرآن در حقیقت، قرآن را، که برای بشر تا ورود به حوض، بزرگترین دستور زندگانی مادی و معنوی بوده و هست از صحنه خارج کردند و هر چه این بنیان کج به جلو آمد، کجیها و انحرافها افزون شد. تا آنجا که قرآن کریم را که برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان، بلکه عایله بشری، از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی تنزل کرد، که بشریت را به آنچه باید برسند، برساند و این ولیده "علم الاسماء" را از شر شیاطین و طاغوتها رها سازد، و جهان را به قسط و عدل برساند و حکومت را به دست اولیاء الله معصومین، علیهم صلوات الاولین و الاخرین بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارند، چنان از صحنه خارج نمودند که گویی نقشی برای هدایت ندارد... و معالاسف به دست دشمنان توطیهگر و دوستان جاهل، قرآن، این کتاب سرنوشت ساز، نقشی جز در گورستانها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آن که باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگی آنان باشد، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا به کلی از صحنه خارج شد.۱
ای قرآن، ای تحفه آسمانی و ای هدیه رحمانی! تو را خدای جهان برای زنده کردن دلهای ما و باز کردن گوش و چشم توده مردم فرستاد، تو نور هدایت و رهنمای سعادت ما هستی تو ما را از منزل حیوانی میخواهی به اوج انسانی وجود رحمانی برسانی، فسوسا که آدمیزادگان قدر تو را ندانسته و پیروی تو را فرض خود نشمردند، اسفا که قانون های تو در جهان عمل نشد تا همین ظلمتخانه و جایگاه مشتی وحشیان و درندگان که خود رامتمدنین جهان میدانند، رشک بهشت برین شود و عروس سعادت در همین جهان در آغوش همه درآید. ۲
اسلام همه چیز برای مسلمین آورده است، همه چیز، قرآن در آن همه چیز است لکن معالاسف ما استفاده از آن نکردهایم و مسلمین مهجورش کردند یعنی استفادهای که باید از آن بکنند نکردند.
تفسیر قرآن از دیدگاه امام خمینی (ره)
از ویژگىهاى شخصیت امام راحل - قدس سره - حاکمیت روح اعتدال در افکار و اندیشههاى ایشان است که در زمینههاى مختلف، در آثار ایشان مشهود است.
درباره قرآن مجید و امکان و عدم امکان تفسیر آن، از روزگاران نخست افراط و تفریط و زیاده روى و تقصیر شده است. بعضى به طور مطلق از فهم آن اظهار عجز کرده و تفسیر آن را نه تنها ممکن ندانسته بلکه چنان چیزى را بدعت شمردهاند و بعضى دیگر، نظرات علیل خود را بر قرآن تحمیل کرده و به انواع«تفسیر به رأى» مبتلا شدهاند.
امام خمینى(ره)، همانند مقتدایان معصوم و عالمان ربانى، روش معتدل و راه میانه پیش گرفته ضمن آن که تفسیر به رأى را غلط و محکوم دانسته و براى استفاده از قرآن کریم، حریم قایل شده است، با این وجود تعبد بر آرا و نظرات مفسران غیر معصوم را لازم نشمرده بلکه احیاناً آنها را انتقاد کرده و مردود شمرده است.
به طور کلى، در برخورد با قرآن و معارف آن سه روش متصور است:
1. پرهیز از تفسیر به طور مطلق در اثر تحجر و جمود و اکتفا به تلاوت و ثواب آن
پیروان این روش، آیههاى قرآنى را مجزا و تک تک و نه در ارتباط با دیگر آیات مى خوانند و به ظواهر آنها هر چه باشد ملتزم هستند. این گروه، ادبیات عرب را که در میان اهل زبان متداول است و در گفت و گوهاى جارى، معمول مى باشد نادیده مى گیرند و شیوههاى کنایه، استعاره و مجاز در اسناد را در تفسیر آیات شریفه ملحوظ نمىکنند. در قرآن کریم آیاتى هست که ظواهر آنها با برهان عقلى و دلایل مسلم شرعى در شناخت ذات ذوالجلال، نا سازگار است و بایستى آن سلسله آیهها را با همان شیو ههاى بیانى و مطابق قواعد رایج عربى فهمید. اما سوگمندانه اینان چنین نمىکنند و با آن آیات، بر خوردى خشک و متحجرانه دارند.
آیاتى مثل:«و جأ ربک و الملک صفا صفا»(فجر، 89 . 22) و خدا و فرشتگان صف صف آمدند.«الرحمن على العرش استوى»(طه، 20 . 5) خداى رحمن بر عرش قرار گرفت.«وجوه یومئذ ناضرْ. الى ربها ناظرْ»(قیامت، 75 . 22، 23) صورت هایى در آن روز شاداب، به پروردگار شان نگران اند.
گروهى بر این ظواهر جمود دارند سؤال از چگونگى را ممنوع و رؤیت خدا را با دو چشم سر ممکن مى انگارند و براى خداى متعال، عضو و اندام نسبت مى دهند.